مسئله ی انکار هلوکاست توسط محمود احمدی نژاد تنها یک نمونه ی اتفاقی از حماقت یک دیکتاتور کوچک و مسخره نیست. عناصر جمهوری اسلامی به کرات تلاش می کنند تا هلوکاست را یک افسانه بخوانند و در جدی ترین کار خود در سال 86 هم سمیناری با همین نام در دانشگاه تهران برگزار کردند.( که بنا به درخواست چند خاخام یهودی که برای این سمینار دعوت شده بودند نام این سیمنار تغییر یافت.)در این میان مثلا پژوهندگانی هم دست به قلم شدند که جدی ترین آنها را شاید بتوان در نوشته ای در مرکز اسناد انقلاب اسلامی از فردی به نام محمد علیخانی یافت. که در اینجا این مقاله ی یکطرفه و متعصبانه را بررسی می کنیم
کشتار دسته جمعی یهودیان در اردوگاه های کاری اجباری واقعیتی مخوف است که هیچ ابلهی قادر به انکار آن نیست. اما پژوهشگرانی هستند که نسبت به برخی از اسناد و جزئیات امر شک و تردید روا داشتند که اصلاحا آنها را تجدید نظرطلبان می خوانند. اما عناصر جمهوری اسلامی با وقاحت تمام کل ِ هلوکاست و کشتار یهودیان را انکار می کنند و آنرا افسانه می خوانند . علیخانی در مقاله ی خود از برخی از استدلالات تجدید نظر طلبان سوء استفاده می کند اما در نهایت در پایان مقاله اش حرف احمدی نژاد را در دهان روژه گارودی می گذارد :
" «رژه گارودی»، عضو جنبش مقاومت فرانسه در زمان جنگ دوم، که او نیز بر اساس تحقیقات محققین پیشگفته، نشان میدهد که هلوکاست صحت ندارد و یک افسانه ساختگی است. "
استدلال تجدید طلبان که علیخانی بخشی از آنها را با گزافه گویی های خود در می آمیزد ، معمولا به چند جنبه ی جزئی اشاره دارد :
1. حزب نازی هیچ خط مشی رسمی و قصدی برای قتل عام یهودیان نداشت. ( خواننده باید در نظر داشته باشد که دلیل چنین ادعایی پوچی این است که این اردوگاه ها از چشم مردم پنهان نگاه داشته می شد.اگر چه متون فاشیست ها مملو از ضرورت نابودی یهودیان است.)
2. حزب نازی از اتاق گاز برای قتل عام یهودیان استفاده نکرد.
3. عدد 5 تا 7 میلیون نفر کشته اغراق آمیز است. و تعداد واقعی کشته شدگان کمتر از این مقادیر است.
1 هیتلر بی خبر از همه جا
استدلال عمده ی تجدید نظرطلبان این است که هیچ سندی مبنی بر دستور کتبی از سوی هیتلر وجود ندارد و تنها مدارک شفاهی موجود است. علی خانی به مورخ طرفدار رایش اشاره می کند که :
ایروینگ پس از یک کار شش ساله بر روی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملاً مستند هیتلر را منتشر کرد که با نام (جنگ هیتلر) جنجال فراوانی بهپا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید. ایروینگ در کتاب جنگ هیتلر مدعی است که اصولاً در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان (هلوکاست) در کار نبوده است.
استدلال کودکانه ی علی خانی این است که ایروینگ مورخ معتبری است ( که البته نیست و در واقع وی بسیار رسوا است و رابطه ی او با احزاب فاشیستی در دادگاه به اثبات رسیده است . )و این مورخ هلوکاست را انکار کرده است، پس استدلال علی خانی هم معتبر است !( ایا مورخین دیگر که وجود هلوکاست را تایید کرده اند معتبر نیستند!) اما استدلال اصلی ایروینگ این است که هیتلر دستور کتبی صادر نکرده و از کشتار یهودیان خبر نداشته است. استدلال ایروینگ بر حرف آیشمن یکی از جنایتکاران فاشیسم در دادگاه استوار است که می گوید "من دستور کتبی ندیدم ، تنها چیزی که می دانم این است که هایدریش به من گفت : رهبر دستور نابودی فیزیکی یهودیان را داده است. او این حرف را به همان وضوحی گفت که من اکنون آنرا در اینجا تکرار می کنم"
ایروینگ می گوید که منظور هیتلر نابودی یهودیت است و نه کشتار یهودیان. مورخین دیگر به درستی مدعی می شوند که یک مورخ نباید در متن برای مقاصد خویش دست ببرد. پس ایروینگ ، این پروفسور بدنامی که علی خانی به وجودش افتخار می کند ، برای اثبات ادعای خود مستندات را دستکاری کرده است.
برای رد این ادعا به سندی اشاره می کنیم که نشان می دهد هیتلر از کشتار یهودیان آگاه بوده است. در گزارشی در دسامبر 1942 ، سندی با عنوان "گزارش به رهبر درباره ی پارتیزان های جنگی" از هیملر در دسترس است که از کشته شدن 361 هزار و دویست و یازده نفر یهودی در خلال ماه های آگوست و نوامبر 1942 خبر می دهد.(تصویر زیر)
علی خانی می نویسد :
(شایان ذکر است،ایروینگ برای کسی که بتواند ثابت کند هیتلر از هولوکاست مطلع بوده جایزهای به مبلغ 1000 پوند تعیین کرده است.)
دومین سند به سخنرانی موجود هیملر در جمع افسران SS در چهارم اکتبر 1943 مربوط می شود . هیملر به وضوح تمام می گوید :
"من از تصفیه یهودیان و نابودی مردم یهود صحبت می کنم. این یکی از چیزهایی است که براحتی گفته می شود. یهودیان در حال نابود شدن هستند. هر عضو حزب نازی به شما خواهد گفت : " بله مشخصا این برنامه ی ماست" ما داریم یهودیان را نابود می کنیم ."
برای حذف این سند ، منکرین هلوکاست تعمدا نابود کردن را براندازی ترجمه و تفسیر می کنند! هیملر در جای دیگری بوضوح از واژه کشتن استفاده می کند : " ما وظیفه داریم که برای مردم خودمان ، این مردمانی ( یهودیانی) که می خواهند ما را بکشند ، را بکشیم."
2. اتاق های گاز ساختگی
علی خانی با اتکا به گفته های مرید فاشیست خود ادامه می دهد :
ایروینگ معتقد است که اولاً، در آشویتس و سایر اردوگاههای نازی اتاق گاز وجود نداشته است. ثانیاً، هیتلر هیچ اطلاعی از وجود اتاقهای مرگ و برنامه سازمانیافته برای کشتار یهودیان نداشته است..... فرد صاحب نام دیگر در این عرصه «فرد لوختر» آمریکایی است. لوختر مورخ نیست بلکه مهندس متخصص ساختمان زندان است. او برای تحقیق به لهستان رفت و در بازگشت گزارش 196 صفحهای خود را منتشر کرد که به گزارش لوختر معروف است. او در این گزارش وجود اتاقهای گاز را منکر شد. او ثابت کرد که اتاقهای گاز در آشویتس و سایر اردوگاههای لهستان پس از جنگ دوّم جهانی با هدف جلب توریسم بهوسیله حکومت کمونیستی لهستان احداث شده است.
استدلال اصلی منکرین این است که هیچ اتاق گازی وجود نداشته جز اتاق های کوچکی که برای شپش زدایی یا مقاصد دیگر استفاده می شده و نه برای انسانها و یا بعد از جنگ برای نمایش ساخته شده است.
اشاره ی علی خانی به گزارش لوختر است. لوختر مقادیر بسیار کمی از سیانید در اتاق های گاز در سال 1988پیدا کرد. این گزارش را اغلب به عنوان شاهد به کار می برند مبنی بر اینکه در این اتاق ها از سم استفاده نمی شده است.با وجود دشواری یافتن ماده ای بعد از 50 سال ، پروفسور جان مارکویش و تیم اش با استفاده از تکنیک های میکرو دیفوژن برای امتحان سیانید در نمونه ها ، غلظت زیادی از سیانید را در اتاق ها یافتند. لازم به ذکر است که علی خانی با دروغ بسیار از مباحث مربوطه ،سریعا نبود هلوکاست را نتیجه می گیرد.
3 / چانه زنی در اعداد
منکرین و تجدید نظر طلبان تعداد واقعی کشته شدگان را از شش میلیون به یک میلیون نفر و حتی کمتر سیصد هزار نفر تقلیل می دهند. آنها مدعی هستند که حکومت شوروی عمدا این تعداد را افزایش داده است. علی خانی درباره ی تعداد کشته شدگان چیزی نمی گوید چون قرار است به طور کامل کشتار را انکار کند.
حزب نازی خود مدارکی از تعداد کشته شدگان را مستند کرده بود. در ژانویه 1943 هرمان هوفل از سران SS ، نامه ای به آدولف آیشمن ارسال می کند و تعداد کشته شدگان یهودی در اردوگاه ها را ذکر می کند. تصویر این تلگراف را در زیر مشاهده می کنید. این تلگراف تنها کشته شدگان در سال 1942 را در چهار اردوگاه ( و نه تمام اردوگاه ها) یک میلیون و دویست هزار نفر ذکر می کند. گزارش کورهر از یک مرکز آمار SS، ذکر می کند که دو میلیون و چهار صد و پنجاه و چهار هزار یهودی به اردوگاه کاری اجباری فرستاده شدند یا در قتل عام کشته شدند. گزارشاتی از این دست بسیار زیاد است.
دولت جمهوری اسلامی خود یکی از عاملین کشتار دسته جمعی مخالفین و فعالین چپ گرا است. یهودستیزی آشکار دولت فاشیستی جمهوری اسلامی در کنار توجیهات بیهوده و عوام فریبانه ی فاشیست هایی مانند علی خانی ، آنچنان زمخت و کریه است ، که نیازی به استدلال ، تحلیل یا نقد جدی تر ندارد . تلاش من بیشتر نشان دادن توجیهات شبه علمی است که در کنار ایدئولوژی مخوف قرار می گیرد. اینکه چگونه یاوه ترین نتایج جامه ی ظاهری یک پژوهش تاریخی را به خود می گیرند.
No comments:
Post a Comment