Saturday, November 27, 2010

پسران اسحاق


داستان :
اسحاق برای زوجه ی خود رفقه که نازا بود ، نزد خداوند دعا کرد و خداوند دعای او را مستجاب نمود و  رفقه حامله شد. دو طفل در رحم او با یکدیگر جدال می کردند. علت را از خدا پرسیدند که خدا گفت که دو امت در بطن تو هستند و دو قوم از رحم تو جدا می شوند و قومی بر قومی دیگر تسلط خواهد یافت و بزرگ به بندگی کوچکتر در خواهد آمد.
هنگام وضع حمل دو طفل بیرون آمدند اولی سرخ فام بود و تمامی بدنش مانند پوستین پشمین بود. نام او را عیسو گذاشتند و دومی که پای اولی را گرفته بود ، یعقوب نام گذاشتند. عیسو وقتی بزرگ شد شکارچی ماهر شد و دومی مردی چادرنشین و دام پرور. فرزند بزرگتر مورد احترام اسحاق بود چون از صید او می خورد و دومی را رفقه دوست می داشت. یکبار که اسحاق در چادر آش می پخت ، عیسو ناتوان از شکار بازگشت و به برادرش گفت چیزی از این آش بده تا من بخورم چون وامانده ام. یعقوب گفت به شرط انگه نخست زادگی ات را بفروشی. عیسو از فرط گرسنگی قبول کرد و نخست زادگی خود را خوار شمرد.
در هنگام پیری اسحاق  نابینا شد و هنگام مرگ  از عیسو خواست که برای آخرین بار صیدی کند و از آن خورشی به پدرش بدهد تا اسحاق در عوض به او برکت دهد. رفقه که در خفا این را شنیده بود غذایی پخته و به یعقوب می دهد تا زودتر از پدرش برکت بگیرد. یعقوب به پیش پدر رفته و پدرش او را با عیسو اشتباه می گیرد و او را تبرک می کند. هنگامی که عیسو باز می گردد پدرش می پرسد پس اولی که بود که برکت را از من گرفت. عیسو گفت : "ای پدر آیا همین یک برکت را داشتی" و اسحاق در جواب گفت : "اینک مسکن تو دور از فربهی زمین و به شمشیرت خواهی زیست و برادر خود را بندگی خواهی کرد و واقع خواهد شد که چون سرباز زدی، یوغ او را از گردن خود خواهی انداخت."

پیروزی یعقوب بر عیسو پیروزی ِ دامپروری و چادرنشینی بر دوره ی شکار است. گذر از یک دوره به دوره دیگر با پیروزی برادر کوچکتر بر برادر بزرگتر نمایش داده می شود همچنانکه قائن کشاورز هابیل دامپرور را کشت. یعقوب در هنگام تولد پای برادر بزرگتر خود عیسو را گرفته است. در واقع دامپروری به دوره ی شکار وابسته است اما در نهایت به خاطر شیوه ی تولید خاص آن دو ، انسان دامپرور بر انسان شکارچی غلبه می یابد. وقتی عیسو از شکار دست خالی برمی گردد چادرنشین غذایی مهیا دارد. بنابراین شکار برای ازدیاد ، توارث ، و شکل گیری یک قبیله ناتوان است. مسئله چیست؟

تورات و به طور کل ادیان سامی ، مانیفست اقوام دامپرور  و نسخه ی مخصوص ایشان برای جامعه طبقاتی است.آوارگی قوم بنی اسرائیل در بیابان های سینا و بی سرزمینی آنان نمادی از خاصیت ویژه ی بیابانگردهای دام پرور و چادرنشین است. من مسئله را به این صورت شرح می دهم : وقتی جامعه طبقاتی  آغاز می شود، ابتدا جامعه کشاورزی و تمدنهای کنار رودخانه شکل می گیرند. اما یکی از خصایص قبایل دام پرور اطراف این تمدن ها ، نیروی انها برای ازدیاد قوم و دام ایشان است. اگر شرایط طبیعی مهیا باشد اقوام دامپرور و بربر کنار تمدنها می توانند رشد جمعیت داشته و به تدریج تمدن های کنار رودخانه ای را نابود کنند. بنابراین در دوره ای از تاریخ دامپرور ها بر تمدن های کشاورزی به دلایل مختلف ظفر می یابند. یکی از این دلایل  افزایش جمعیت انهاست. یکی از خصایص قابل دامپرور افزایش جمعیت در اثر بهبود شرایط طبیعی است.دلیل دوم دست یابی این اقوام به اسب و منابع معدنی مانند آهن است. به این صورت امپراتوری ایران و در مقیاس کوچکتر اسرائیل شکل می گیرد.
یهوه ابراهیم و اسحاق را وعده می دهد که از انها قومی بزرگ خواهد ساخت و دامهای ایشان را چندین برابر خواهد کرد.  رشد جمعیت ، سبب   مهاجرت های آنان و فتح تمدن های کنار رودخانه ای بدست ایشان شد.اگر سفر پیدایش ، خروج تا تثنیه را  مطابق این فرضیه دنبال کنید ، به این واقعیت برمی خورید که روایت به طور کامل شکل گیری یک قوم دامپرور بر اثر ازدیاد جمعیت و پیروزی آنان بر تمدن های مبتنی بر کشاورزی را نشان می دهد.
به همین نحو اعراب حجاز نیز با ازدیاد جمعیت ، توارث و مهاجرت توانستند بر تمدن های اطراف خود مانند ایران و روم غلبه پیدا کنند و امپراتوری بزرگی را شکل دهند.  این اقوام مبدع ایده ی تحقق ارزش مصرف بودند چون عمدتا برای مردمان خویش ، ایده ی بهشت و سرزمین موعود را موعظه می کردند. ایده ی تحقق ارزش مصرف در قوم بنی اسرائیل با چهار  ایده ی بزرگ شکل گرفت که با آن عهد خود را با خدای خود محکم می کردند:
1-     ختنه
2-     سبت
3-     قربانی کردن
4-     سرزمین موعود

ختنه ، رمزگذاری اجتماعی بر روی آلت تناسلی است. در واقع نشان گذاری ارزش مصرف بر روی اندام تولید لذت است.
سبت ، روز آسایش از کار و ستایش خداوند است. نمادی است از دوره ی خوشی که خداوند بعد از شش روز کار و آفرینش برای بشر به ارمغان آورده است.
قربانی کردن بزها و گوسفندها در مذبح نمادی از قربانی کردن ارزش مصرف و تقدیم آن به یهوه است و بدین ترتیب ارزش مصرف با قربانی شدن آن شناخته می شود. چنین است ساخت ِ مسکن ، تابوت ، خوان و جام و .. برای یهوه.
سرزمین موعود رمز دیگر برای ایده تحقق ارزش مصرف است. سرزمینی که تو در آن به لذت و سعادت می رسی و به خاطر ان باید مصایب بیابان ها و سرگردانی را پشت سر بگذاری.

No comments:

Post a Comment