انقلاب تنها پدیده ای است که قبل از وقوعش آنرا غیرممکن می خوانند و بعد از وقوعش آنرا چاره ناپذیر.
فرصت طلبان انقلابی مانند اغواگران رفتار می کنند. از عشق به مردم صحبت می کنند اما در فکر گاییدن آنها هستند.
بورژوازی همیشه از انقلاب می ترسد حتی وقتی که خودش انقلاب می کند. دلیل امر ساده است : بورژوازی همیشه با نیروی اکثریت کارگران انقلاب می کند. انقلاب بورژوایی یعنی اینکه مردم عادی باید قدرت را تغییر دهند اما آنرا بدست نگیرند. چنین نیرنگی ترس هم دارد.
انقلاب بورژوایی به کمک دستان پرولتاریا به ثمر می رسد و انقلاب کارگری به کمک مغزهای آنها نیز.
مبارزه در کنار دار و دسته ی خزه بسته ی موسوی یعنی مبارزه با جمهوری اسلامی در کنار جمهوری اسلامی.طرفداران موسوی فکر می کنند آب بالای رودخانه از آب پایین رودخانه تمیز تر است ، اما نمی دانند که چشمه ی جمهوری اسلامی از گنداب فوران کرد.
تصور اینکه موسوی بتواند معمار یک انقلاب آتی در ایران باشد خنده دار است. اگر موسوی معمار انقلاب بود ؛بعد از سی سال الوارهای ویرانه ی انقلاب اسلامی بر ملاجش فرود نمی آمد.
فرصت طلب با همان سرعتی که از مردم جلو می زند با همان سرعت هم از آنها عقب نشینی می کنند. فرصت طلبانی که در خارج کشور همراه با مردم ، خود را به رنگ سبز می در آورند تا آخر تابستان همراه با برگهای درختان ، سبزی شان را از دست خواهند داد.
هنوز خیلی زود است که احمدی نژاد در جنایت از موسوی جلو بیافتد.اگر امروز موسوی خواهان آزادی زندانیان سیاسی از اوین است ، چند سال پیش خواهان آزادی جنازه ی زندانیان سیاسی از اوین بود.
No comments:
Post a Comment